همان گونه که انتظار داشتیم بیشتر وزرا از مجلس رای اعتماد گرفتند.
تنها سه گزینه ماند...
دو خانم که از اول هم پیدا بود که طعمه اند!
و علی آبادی که که بلیت بخت آزمایی احمدی نژاد بود...
در این میانه رای ناپلئونی محرابیان و میرکاظمی جالب به نظر می رسد...
حاشیه ها:
روز پنجشنبه مراسم رای گیری بصورت مستقیم از تلویزیون پخش می شد. در حالیکه وزرا در حال ریختن آراء خود به صندوق ها بودند میکروفون لاریجانی روشن مانده بود و برخی از شوخی های او بطور مستقیم پخش شد...
از جمله:
- آقا اگه کسی بگه تقلب شده می فرستیمش کهریزک!
- آقایون حواسشون باشه که زمان رای گیری تمدید نمیشه! بعد اعتراض نکنید...
- برای مناطق صعب العبور صندوق سیار بفرستید...
لاریجانی آدم زیرکی است و همه حرف هایش دو پهلوست.
می دانید که:
او اولین کسی بود که عصر جمعه 22 خرداد به مهندس موسوی تبریک گفت!
۷ نظر:
علیکم
مخلصم
سلام دوست من
من دوباره آپ جدید کردم و منتظر نظر سبز شما هستم...
""آیتالله بیات زنجانی: شاید از فردا روز، دربهای حرم امام را به روی مردم ببندند""
ادامه اونو بخون...
""خبرگزاری ریانووستی روسیه در یک نظرسنجی جالب ......""
منتظرتم حتما بیا و ببین...
به امید آزادی سبز...[گل]
سلام . تا مدت ها پيش راي ملت را بالا کشيدن . خو ن يک عده بي گناه را ريختند.
آزادي بيان را از ملت گرفتن . آلان هم با آمدن در وبلاگ ها آول فيلتر دوم همان وبلاگ با همان نام بر مي دارند براي خودشان مي نويسند. وبلاگ حقيقت در سياست و ورزش را يادتان مي باشد ؟ آلان این وبلاگ در دست يک عده نمي دانم چي ميشه اسمش را گذاشت آفتاده وهر چي دوست دارند در آن بيان مي کنند. مدتها پيش به دوستان هشدار دادم به وبلاگ ابطحي وامثال ايشان نرويد وبلاگ اين عزيزان که در بند هستند در اختيار وزارات آطلاعات وشخص مرتضوي مي باشد ویک تله مي باشد.
من اینجا کامنت گذاشته بودم . نمی دونم چی شد؟
بروزم با هتاکانه و قبیح بودن آتش زدن پرچم و شعار مرگ...حتی علیه روسیه و آمریکا و ...
درود رفيق
به سكوت محكوم نخواهم شد تا نفس هست بايد گفت .............!!!!
..................................................................................!؟
به صليب صدا مصلوب ام اي دوست
تو گمان مبري مغلوب اي دوست
شرف نفس من اگه شد قفس من
به سكوت تن ندادم تا نميرم بي كفن!؟
وقتي گفتن يه گناه بود
مثل ديدن يا شنيدن
معني آوازم اين بود
ته بن بست داد كشيدن
وقتي حتي توي خلوت
فكر آزادي قفس بود
گفتني ها رو مي گفتيم
اگه فرصت يه نفس بود
به گناه صدا به جرم گفتن
اگه روي صليب ويرون شدم من
تو شبهاي سكوت فرياد من بود
ته جنگل خواب بيداري يه روز بود
از غروب ترس تا صبح موعود
تيغ خشم خليفه برقلب من بود
در عذاب تشنگي گم
حسرت من بوي گندم
بر دلم داغ شقايق
از عذاب تلخ مردم
از كسي كه مثل بختك
تو شب هام اندخته سايه
يه سوال ساده كردم
نفرت من شد گلايه
دوست من
متولد ماه مهر در امتداد راه............... پيش مي رود
منتظرتان هستم./ پيروز باشيد
میگن یه روز یه هیئت گرجستانی می رن پیش استالین.
وقتی کارشون تموم می شه و می رن استالین می بینه که پیپش نیست.
می ره و به مشاورش می گه که رفیق مشاور. برو از اون هیئت گرجی بپرس ببین پیپم دست اونا هست یا نه.
مشاور که رفت استالین بعد از یه ساعت پیپشو نوی کشو پیدا می کنه.
مشاورو صدا می زنه و بهش می گه: رفیق پیپم پیدا شد.
مشاور می گه: ولی رفیق استالین تا حالا نصف اعضای اون هیئت گرجی به دزدیدن پیپ شما اعتراف کردن!!
ارسال یک نظر